الهــــــــــــی !
الهــــــــــــی ! افق دلم تیره وغمگین وغبار آلود است در این سال نو روزنی از آن به سوی نور بگشای واز مشکات فروزان لطفت فروغی بر این ظلمتکدۀ رنجور ارزانی دار تا قدرت ادراک مصلحتت را در عطاها وگرفتنها داشته وتوان تحمل مشیت واراده خلل ناپذیرت را در مصیبت پیش آمده داشته باشم
الهــــی !
تو محرم رازی ومن مهبط نیاز؛تو انجام هر آغازی ومن شیدای یک ناز.
الهــــی !
فروغ نرم مهتابی که بر ظلمت دلها می تابی
الهــــی !
روز من بی تو همه سیاهی است؛فرجام کارم بی تو تباهی است
الهــــی !
گلزار دل بی تو کویر است امروزم دریاب که فردا دیر است
الهــــی !
من بنده ام که در بندم مددی که دَرِدل به روی اهریمن ببندم
موضوعات مرتبط: نکتــــــــه ها وپنــــــــــــدهاروایات وداستـــــــان هانگاه هــــا ونظـــــرها(برگزیده هـــا)
برچسبها: الهی راز ونیاز با خدا
تاريخ : دو شنبه 5 خرداد 1391
| 18:30 | نویسنده : نبی رحیم زاده |