تا کی در انتظار گذاری به زاری ام؟
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاری ام
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاری ام
![](http://cdn.persiangig.com/preview/iAxooN2BKQ/large/ba%20gam%20feragat.jpg)
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سر سازگاری ام
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داری ام
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه ی وحشی شکاری ام
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساری ام
موضوعات مرتبط: نکتــــــــه ها وپنــــــــــــدهاروایات وداستـــــــان هانگاه هــــا ونظـــــرها(برگزیده هـــا)
برچسبها: سمیــــــــــــــــــــه، فراق سمیــــــــــــــــــــه)، سوز غمشرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تاريخ : جمعه 10 آذر 1396
| 10:50 | نویسنده : نبی رحیم زاده |